هر بار که عصباني ميشويدبه تاثيرش فکر کرديد؟ يكي بود يكي نبود، يك بچه كوچيك بداخلاقي بود. پدرش به او يك كيسه پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب. روز اول پسرك مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود، تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخها را در ديوار سخت بكوبد بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضو اسلام عليک يا ابا عبدالله...
ادامه مطلبما را در سایت اسلام عليک يا ابا عبدالله دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3khaksorkh8 بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 14:28